ساقی کربلا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

 بهترین نام مادر

26 اسفند 1395 توسط زهرا بخاط

#آیینه_خدا

هیچوقت به دستانم تا این حد دقت نکرده بودم

ناخنهایم یک خط در میان شکسته بودند و با لجبار همه را یکدست کوتاه کرده بودم دستانی که در اثر تابش آفتاب سیاه تر شده بود

و در اثر کار خانه کمی ضمخت

وقتی بهم رسیدیم دستان هم را به رسم دوستی فشردیم کنار هم در ماشین نشستیم کمی صحبت وبعد باز داستان دستان من

دستانم را لمس کرد و گفت انگشتاشو

خندیدم و گفتم مثل گردو فروشا سیاه شده

گفت مثل دستان زحمتکش یک مادر

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ساقی کربلا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس